جائز بودن لواط در مکتب برخی از علمای مکتب سقیفه
حکم جائز بودن لواط در نظر برخی علمای اهل سنت + اسناد تصویری
حکم اللواطة بالرجال : واما اللواط بالرجال فانه لیس فی التحریم کالجماع ولا یحرم شیئا.وحده کحد الزنا فی قول النخعی وابی یوسف ومحمد وابی عبد الله وفی قول ابی حنیفة لیس فیه حد وفیه التعزیر فتاوى السغدی ج1/ص269 بنابر مکتبه شامله.حکم لواط با مردان ؛ اما لواط با مردان در حرمت مانند حرمت جماع (زنا) نیست ؛ و سبب حرام شدن کسی بر کسی نمی شود ؛ و حد آن در نظر نخعی و ابو یوسف و محمد و ابو عبد الله مانند حد زنا است ؛ اما به نظر ابو حنیفه در این کار حد جاری نمی شود ولی تعزیر می شود .
تعزیر یعنی چه؟ تعزیر در نزد علمای مکتب سقیفه یعنی اینکه،اگر حاکم دوست داشت،می بخشد اگر نه،او را از 1 تا 79 ضربه شلاق می زند.بنابر روایتی که بخاری در صحیح البخاری ج6 ص2512 ش 6456 تا 6458 باب کم التعزیز والأدب آورده،کسی حق ندارد حدی از حدود الهی را از 10ضربه شلاق بیشتر بزند.
متاسفانه همین ساده انگاری در مورد حکم لواط سبب شده است که عده ای از عالم نمایان مکتب سقیفه(که متاسفانه به عنوان علمای معروفی مطرح شدند) و نیز خلفای ایشان این کار را انجام داده و یا آن را جایز بدانند !!!
علمای مکتب سقیفه که اهل لواط بوده اند:
وی
که از دشمنان ائمه اهل بیت ع بوده و مناظره او با امام جواد علیه السلام
مشهور است ، در نظر بزرگان مکتب سقیفه از امامان و علماء بلند رتبه به شمار
می رود ؛ ابن کثیر در مورد او می گوید:
کان یحیى بن أکثم من أئمّة السنّة ، وعلماء الناس و من المعظمین للفقه.البدایة والنهایة ج 10 ص 348 دار إحیاء التراث العربی.
یحیی بن اکثم از امامان اهل سنت و از علمای مردم و از بزرگان فقه بود.
ذهبی هم درسیراعلام النبلا ج12ص10 در پاورقی از ابن کثیر نقل میکند که:یحیی بن اکثم از امامان اهل سنت و از علمای مردم و از بزرگان فقه بود.
ثعالبی
از علمای به نام مخالفین و متوفای 420 کتابی در باره القاب مشهور دارد ؛
وی در این کتاب مشهورترین شخص در لواط را یحیی بن اکثم معرفی می کند و می
گوید:لواط
یحیى بن أکثم !!! أصله من مرو فاتصل بالمأمون ایام مقامه بها فاختص به
واستولى على قلبه وصحبه إلى بغداد ومحله منه محل الأقارب أو أقرب .وکان
متقدما فى الفقه وآداب القضاة حسن العشرة عذب اللسان وافر الحظ من الجد
والهزل ولاه المأمون قاضى القضاة وأمر بألا یحجب عنه لیلا ولا نهارا وأفضى
إلیه بأسراره وشاوره فى مهماته !ثمار القلوب فی المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221
(یکی
از صفات مشهور) لواط یحیی بن اکثم است ؛ وی از مرو بود و با مامون ارتباط
برقرار کرد و توانست که بر قلب او چیره شود ؛ سپس به همراه او به بغداد آمد
و جزو نزدیکترین افراد به مامون بود ؛ وی در باب فقه و آداب قضاوت شهره
بوده و خوش برخورد و خوش بیان بود و هم در شوخی و هم در جدی بودن تخصص داشت
؛ مامون او را به مقام قاضی القضاة منصوب کرده و دستور داد که هر زمان در
شبانه روز که یحیی خواست بتواند به نزد مامون برود ؛ و با او راز گفته و در
کارهای مهم با وی مشورت می نمود .
او لواط کار ترین عرب بود :
وکان یحیى ألوط من ثفر ومن قوم لوط
یحیی بن اکثم(یکی از بدنام ترین مردان قوم مشهور به این کار) و از قوم لوط نیز بیشتر این کار را انجام می داد!!
اگر جوان خوش سیمایی را می دید آب دهانش به راه می افتاد !!!
وکان
إذا رأى غلاما یفسده وقعت علیه الرعدة وسال لعابه وبرق بصره!! وکان لا
یستخدم فى داره إلا المرد الملاح ویقول قد اکرم الله تعالى أهل جنته بأن
أطاف علیهم الغلمان فى حال رضاه عنهم لفضلهم على الجوارى فما بالى لا أطلب
هذه الزلفى والکرامة فى دار الدنیا معهم
اگر
جوانی را می دید که با دل او بازی می کند ، بر بدنش رعشه افتاده و آب
دهانش به راه افتاده و چشمانش برق می زد !!!وی در خانه خویش به جز نوجوانان
(ریش در نیاورده) خوش سیما به کار نمی گرفت و می گفت : خداوند اهل بهشت را
که از ایشان راضی است چنین نعمت داده است که جوانان خوش سیما بر ایشان
خدمت می کنند ؛ زیرا ایشان بهتر از کنیزکان هستند ؛ چرا من این نعمت و
کرامت را در این دنیا نطلبم !!!
حتی مامون نیز از یحیی ترس داشت!
ویحکى أن المأمون نظر یوما إلى یحیى فى مجلسه وهو یحد النظر إلى ابن أخیه الواثق وهو إذ ذاک أمرد تأکله العین فتبسم إلیه وقال یا أبا محمد حوالینا ولا علینا فقال یا أمیر المؤمنین إن الکلب لا یأکل النار.ثمار القلوب فی المضاف والمنسوب ج1 157 ش 221ثمار القلوب فی المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221.
حکایت شده است که روزی مامون
نگاهش به یحیی افتاد در حالیکه یحیی به فرزند برادر مامون «واثق» نگاه می
کرد در حالیکه وی جوانی بود که ریش در نیاورده بود و چشم نواز بود !!! پس
خنده ای به او کرده و گفت : ای ابو محمد با ما کاری نداشته باش و به سراغ
دیگران برو .
پس پاسخ داد : ای امیر مومنان ؛ سگ نمی تواند با آتش طرف شود
!!!(یعنی من نمی توانم با شما کاری داشته باشم!!!)
ادامه مطلب را بخوانید